السلام علیک یا علی بن موسی الرضا، السلام علیک یا امام الرئوف ایها الشمس الشموس ، ایها المومنون به الارض التوس
مشهد است مشهد رضا، و من و تو زائر حرم رضوی . من یکی هستم از میلیون ها نفری که هر سال پر می کشند به شوق دیدار مشهد و شاهد و مشهود. این دیار که رضایش می خوانند و او در قلب مشهد جا گرفته باشد، بلکه مشهد به دور او حلقه زده است. پس هر کجای مشهد که باشیم تا حرم فاصله ای نداریم. من از باب الرضا وارد می شدم تو از باب الجواد ما از ورودی شیخ طوسی می شتابیم و شما از ورودی شیخ حر عاملی و طبرسی. فرقی ندارد از کدام طرف می آییم و از کدام دروازه وارد می شدیم از هر طرف گستره ی حرم روبروی توست. آن کسی که دعوتمان کرده است و سفره معنی برایمان گشوده زحمتمان هم روا نمی دارد. حالا دیگر در آغوش حریم توام در پناه تو یا علی بن موسی الرضا. هر جای دیگر هر پوششی داشته ام و با هر رنگ و نژادی ، در حریم تو مهمان خانه توام و بدون منت در می گشائی به رویم.
دلم پر می کشد اما پایم نمی رود، نگاه می اندازم به آن همه عظمت و می گویم خداوندا به من اجازه می دهی که پا پیش بگذارم. یا رسول ا.... به من اجازه می دهی ، اجازه می دهند ملائک، و قلبم مطمئن است از جواب و جواز پیش آمدن به سمت رضا یا سریع الرضا به حق الرضا، رضا مرا پذیرا باشد.
ادخلوها به سلام المومنین.
اوست نشسته در نظر ، اوست گرفته شرح دل ، اوست که تن را سبک می کند و دل را مطمئن و روح را پران و جان را آرام. و من راز ادب را در حریم فرشتگان می دانم و با سکوت و با توجه و اخلاص و با گامهایی محکم سرشار از شور و شوق و عشق روحم را به آستانت پرواز می دهم.