نویسنده: زهرا خ - یکشنبه 90/7/3
بیا تا برآریم دستی ز دل که نتوان برآورد فردا ز گل
کریما به رزق تو پرورده ایم به انعام و لطف تو خو کرده ایم
به لطفم بخوان و مران از درم ندارد به جز آستانت سرم
چراغ یقینم فرا راه دار ز بد کردنم دست کوتاه دار
خدایا به ذلت مران از درم که صورت نبندد دری دیگرم